١- ولتاژ نامي فشار ضعيف در ايران ٢٣٠ ولت تكفاز و ٤٠٠ ولت سه فاز است، بجاي ايندو ٢٢٠ و ٣٨٠ ولت بكار نبريد! ٢- "چاه ارت" را براي هر الكترود زميني بكار نبريد، اكثريت الكترودهاي زميني كه در دنيا اجرا ميشوند، اصولاً چاهي ندارند (مثل ميله كه از سطح خاك زده ميشود يا تسمه كه در ترانشه خوابانده ميشود و...). حتي اگر صفحه هم بكار رفته و چاهي هم حفر شده استفاده از عبارت چاه ارت همانقدر مضحك است كه يك پزشك به بتادين بگويد "دوا گُلي" ! ٣- نام دستگاه اندازه گيري مقاومت زمين "ارت سنج" است (Earth Tester)، آنرا ميگر نناميد! ميگر براي تست مقاومت عايقي بكار ميرود. ٤- اصطلاح "كليد محافظ جان" را بكار نبريد، اين كليد از جان محافظت نميكند از عبور جريان نشتي محافظت مينمايد، نام صحيحش كليد حفاظت جريان نشتي است (Residual current device = RCD). اگر كسي كه كفش به پا دارد فاز و نول را با دو دستش بگيرد، اين كليد از جان او محافظت نميكند، نتيجه بكار بردن آن اصطلاح غلط رواج اين تصور در عوام بوده كه اين كليد فرشته نگهبانيست كه در هر حال محافظ جانست! ٥- "فيوز مينياتوري" نداريم، "كليد مينياتوري" صحيح است (MCB). ٦- برخي اشتباهات در تلفظ كلمات:
- خازِن درست است نه خازَن (اسم فاعل است)
- بِنتونيت صحيح است نه بٓنتونيت (bentonite)، ضمناً گفتن خاكِ بنتونيت بجاي بنتونيت هم به همان اندازه غلط است.
- از مخلوط كردن لغات فارسي و انگليسي واژه هاي مضحك "فارگليسي" نسازيد، مثل: راد كوبي، ميلگراند و .. ٧- مقاومت هر الكترود زميني قرار نيست ٢ اهم باشد:
- در حالت كلي براي هر تك الكترود حداكثر ٢٥ اهم قابل قبول است (NEC).
- براي مقاومت زمين سيستم صاعقه گير زير ١٠ اهم توصيه (و نه الزام) شده است (IEC62305).
- از ديد هادي PEN در شبكه هاي فشار ضعيف با سيستم TNC مقاومت معادل همه الكترودهاي موازي بايد زير ٢ اهم باشد. ٨- هادي حفاظتي (PE) با هادي زمين فرق دارد، اين اصطلاحات را بجاي هم بكار نبريد، اولي هادي اي است كه بهمراه فاز و نول در مدار حضور دارد و به بدنه هاي هادي تجهيزات متصل ميشود و دومي هادي اي است كه شينه اصلي زمين را به الكترود مدفون در خاك وصل ميكند. در انتخاب مقطع هادي نيز گاهي برخي ايندو را با هم اشتباه گرفته و از جدول مربوط به اولي مقطع دومي را بدست مي آورند!! ٩- انتخاب مقطع نول به اندازه نصف فاز به دلايل مختلف به تاريخ پيوسته، نول و فاز را يكي انتخاب كنيد. موارد استثناء كه ميشود مقطع نول را نصف فاز گرفت بسيار اندكند. ١٠- نام برندها را بجاي تجهيزات بكار نبريد! همانطور كه هر قرصي را نميشود گفت آسپرين، نبايد به جوش اگزوترميك بگوييم CadWeld يا به مفصل حرارتي بگوييم Raychem و ... ١١- اينكه مهندس برق فرق سيم و كابل را نفهمد و ايندو اصطلاح را بجاي هم بكار ببرد واقعاً خجالت آور است، هاديهاي آويزان از شبكه انتقال "كابل" نيستند، هادي لخت را سيم ميگوييم! ١٢- "چراغ" و "لامپ" با هم فرق دارند. چراغ مجموعه ايست كه ميتواند شامل قاب، رفلكتور، لوور، لامپ، بالاست، ايگناتور يا استارتر و... باشد. ١٣- شبكه هاي انتقال در ايران توسط "شركتهاي برق منطقه اي" و شبكه هاي فشار ضعيف و متوسط توسط "شركتهاي توزيع برق" اداره ميشوند، خيلي زشت است كه يك مهندس برق هنوز اينها را با هم اشتباه كند يا هر دو را "اداره برق" بنامد! ١٤- بين "همبندي كف" و "الكترود يوفر" تفاوت هست، هيچكدام هم نميتوانند جاي هم را بگيرند، ضمناً همبندي يك مفهوم وسيع است كه همبندي كف فقط جزئي از آنست، به صرف اجراي همبندي ميلگردها نميشود گفت همبندي در ساختمان اجرا شده. ١٥- همبندي اصلي "اجباري" است، همبندي اضافي هم در مكانهاي مرطوب "اجباري" است. ١٦- توپ هاي روي خط انتقال (Line Ball)، فقط براي هشدار به هواپيما و هليكوپتر و.. اند. هيچ هنر ديگري ندارند.