بعد از دهة 1980 سيستمهاي مايكروويو ديجيتال با استفاده از فناوري SDH معرفي شد. علل تغيير سيستمهاي انتقال از PDH به SDH را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد:

  • اشباع فركانس در بيشتر محيطها؛
  • پايين بودن ظرفيت هر لينك؛
  • نداشتن مديريت شبكة قوي و يكپارچه در PDH؛
  • عدم امكان تطبيق استانداردهاي شبكه PDH اروپايي و آمريكایی بودن،

شبكه هاي وايرلس توسط عواملي نظير ثابت يا متحرك بودن نقطه به نقطه يا چندنقطه بودن، باند فركانسي مجوزدار و بدون مجوز طبقه بندي ميشوند.

 انتقال بيسيم ميتواند به دو صورت نقطه به نقطه يا پخش سيگنال باشد. يكي از مزاياي اين سيستم، عدم نياز به كابل كشي و سرعت در نصب و راه اندازي است؛ زيرا در حالت نقطه به نقطه تنها با نصب دو آنتن كه در ديد مستقيم يكديگر باشند، ميتوان به راحتي ارتباط بين دو نقطه را كه در مسافت دوري از هم قرار دارند برقرار كرد. مشكل اصلي در اين سيستمها وجود موانع طبيعي از قبيل كوه و درختان و در شهرها وجود ساختمانها و برجهاي مرتفع است كه باعث عدم ديد مستقيم بين گيرنده و فرستنده ميشود؛ همچنين مشكل ديگر وجود نويز بر اثر وضعيت جوي و فركانسهاي ديگر است. به علت محدوديت در استفاده از فركانسهاي آزاد امكان تداخل با ديگر امواج در اين سيستمها وجود دارد.

به طور كلي استفاده بهينه از اين سيستم، براي مناطقي است كه به علت فاصله طولاني يا نبودن كابل تلفن، مي توان ارتباطي را بين دو شبكة مختلف يا بين دو نقطه در حداقل زمان برقرار كرد. نوع دوم ارتباط بيسيم، سيستم پخش است كه در آن يك نقطه به عنوان فرستنده كلي، سيگنالها را ارسال ميكند. در اين سيستم علاوه بر مشكلات مطرح در ارتباط بيسيم نقطه به نقطه، ارتباط از نظر نويزپذيري استعداد بيشتري دارد و از طرف ديگر از لحاظ امنيت شبكه نيز اين سيستم در سطح پاييني قرار دارد. از مزاياي اين سيستم قابليت انتقال آسان كاربران به نقاط مختلف تحت پوشش فرستنده است به طوري كه كاربران در حال حركت نيز ميتوانند با سيستم انتقال در ارتباط باشند. مزيت ديگر اين سيستم، پخش اطلاعات در سطح وسيع بدون نياز به كابل كشي است.